معرفی کامل کشور گرجستان << بخش دوم >>
پادشاهی ایبریا در گرجستان تا چندین قرن، گاه بصورت مستقل و گاه خراج گذار ایران و روم به حیات خود ادامه داد و سلسله های مختلفی بر این منطقه از قفقاز حکومت می کردند که در تاریخ با نام های ایبریا یا کارتلی شناخته شده اند.
در قرون پیش از میلاد و تا قرن اول میلادی ادیان رایج در پادشاهی گرجستان عمدتا آیین میتراییسم در اثر نفوذ امپراطوری روم و دین زرتشتی در اثر نفوذ امپراطوری ایران بود.
اما در اوایل قرن چهارم میلادی دین رسمی مردم گرجستان توسط پادشاه وقت گرجستان میریان سوم، مسیحیت اعلام شد.
میریان سوم که از ۲۸۴ تا ۳۶۱ میلادی بر ایبریا و لازیکا حکومت می کرد، تحت تاثیر تعلیمات مسیحی زنی به نام نینو که از نخستین مسیحیانی بود که وارد گرجستان شد،
خود به دین مسیحیت گروید و مسیحیت ارتدوکسی را به دین رسمی پادشاهی ایبریا تبدیل کرد.
این تحول پادشاهی ایبریا را تا حد زیادی تحت نفوذ امپراطوری روم شرقی درآورد و مناقشه دیرین روم و ایران بر سر این منطقه از قفقاز بیش از پیش بالا گرفت و جنگ های متعددی بین دو امپراطوری بزرگ در گرفت.
در سال ۳۶۳ میلادی امپراطور روم جولین از ارتش ایران شکست خورد و بار دیگر ایبریا تحت حاکمیت ایران درآمد و باکور اول پادشاه وقت ایبریا تبدیل به یکی از والی های ولایات ایران شد.
بعدها در اوایل قرن پنجم میلادی پارسمان چهارم تصمیم به جدایی از امپراطوری ایران گرفت و با متحد کردن قبایل مختلف کارتلی، به جنگ با دولت ساسانیان پرداخت اما شکست خورد.
در زمان نفوذ ساسانیان در منطقه دین زرتشتی نیز در کنار مسیحیت رونق یافت و به عقیده ی مورخان دین دوم مردم ایبریا زرتشتی بود.
در اواخر قرن پنجم میلادی شاهزاده ایی گرجی به نام واختانگ اول علیه حکومت ساسانی قیام کرد و جنگ های متعددی را علیه روم و ایران رهبری کرد و به پادشاهی رسید.
او که بعدها به واختانگ گرگ سر مشهور شد از سال ۴۴۷ تا ۵۰۲ میلادی بر گرجستان حکومت کرد و به یکی از مشهورترین پادشاهان گرجستان تبدیل شد.
در زمان او پایتخت پادشاهی گرجستان از متسختا به تفلیس منتقل شد.
قباد امپراطور ساسانی به واختانگ پیشنهاد صلح و اتحاد جهت مقابله با تحاجمات روم داد اما واختانگ سر باز زد.
در نتیجه طی جنگی که در سال ۵۰۲ میلادی بین ارتش ساسانی و ارتش واختانگ روی داد، او کشته شد و مجددا گرجستان تحت حاکمیت ایران درآمد.
در نهایت در سال ۵۸۰ میلادی پادشاهی ایبریا با مرگ باکور سوم به پایان رسید.
بعدها منطقه ی قفقاز به دو بخش تقسیم شد و نواحی غربی به مرکزیت متسختا تحت حاکمیت امپراطوری روم شرقی درآمد و نواحی شرقی به مرکزیت تفلیس تحت نفوذ امپراتوری ساسانی باقی ماند.
با ظهور اسلام و انقراض ساسانیان به دست اعراب، منطقه ی قفقاز به مدت ۳ قرن تحت سیطره ی اعراب درآمد.
در قرن نهم میلادی خاندان باگراتیونی مناطقی از گرجستان را از اعراب پس گرفتند و در سال ۸۸۸ میلادی پادشاهی تائو کلارجتی (پادشاهی کارتول) را تاسیس کردند.
دیوید باگراتیونی با تصرف ارمنستان و مناطق تحت حاکمیت اعراب، توانست قلمرو این پادشاهی را توسعه دهد.
پس از او گرجستان به دو بخش ایبریا و کارتلی به پادشاهی دیوید سوم و بخش اگریسی و آبخازیا به پادشاهی عمویش تئودوسیوس تقسیم شده بود.
با مرگ تئودوسیوس، باگرات سوم بر تخت نشست و در سال ۱۰۰۱ میلادی با مرگ دیوید سوم، قلمرو او توسط باگرات سوم تصرف شد و پادشاهی متحد گرجستان از میان این دو قلمرو پایه گذاری شد.
در این دوران کشاورزی و معماری در گرجستان گسترش یافت و دوران رونق و شکوفایی منطقه در قرون وسطی بود.
این پادشاهی تا اوایل قرن یازدهم میلادی ادامه داشت و با ظهور سلجوقیان و شکست از آنها خاتمه یافت.
سلجوقیان بسیاری از شهرهای آباد گرجستان را ویران کردند و کشاورزی و بازرگانی در گرجستان در دوران آنان رو به زوال رفت.
در سال ۱۰۸۹ میلادی یکی از نوادگان خاندان باگراتیونی به نام دیوید چهارم وارث تاج و تخت پدرش شد توانست مردم گرجستان و ارمنستان و مناطقی از ترکیه را با خود متحد سازد و علیه سلجوقیان به مبارزه پرداخت.
دیوید چهارم از سال ۱۰۹۶ تا سال ۱۱۱۸ میلادی جنگ های زیادی علیه سلجوقیان داشت و موفقیت های بسیاری در عقب راندن امپراطوری بزرگ سلجوقی داشت و مناطق بسیاری از گرجستان و ارمنستان و همچنین تفلیس و هریتی را به تصرف درآورد و بار دیگر پادشاهی قدرتمندی در گرجستان بنا نهاد.
امروزه دیوید چهارم را یکی از مهمترین پادشاهان گرجستان می شناسند که توانست اقتدار پادشاهی گرجستان را احیاء کند. دیوید چهارم در سال ۱۱۲۱ میلادی در جنگ دیدگوری سلجوقیان را شکست داد و در سال ۱۱۲۲ تفلیس را پایتخت قلمروش قرار داد.
با مرگ دیوید در سال ۱۱۲۵ جانشینانش دیمیتر اول، دیوید پنجم و جرج سوم بر کشور مقتدری که دیوید چهارم برپا کرده بود حکومت کردند.
.
.
.